دیگه فرصتی واسه برگشت نیست از این نقطه باید تمومش کنی

مگه میشه یادم بره زندگیم یه روزی با دست تو نابود شد

تو گرمای عشق تو میسوختم وجودم با آتیش تو دود شد

شبم رو به روزم گره میزدم تا این زندگی رو برات ساختم

تو دستات تو دستای کی حلقه شد که من آخره قصمو باختم

شبم رو به روزم گره میزدم تا این زندگی رو برات ساختم

تو دستات تو دستای کی حلقه شد که من آخره قصمو باختم

کسی رو که هستی من بود یه روز یکی دیگه باید نوازش کنه

یکی مثل من که غرورش شکست کی میتونه که رو به راهش کنه

هنوزم برام سخته باور کنم که داری کنارش قدم میزنی

ولی مطمئنم با خودخواهیات یه روزی با اونم بهم میزنی

شبم رو به روزم گره میزدم تا این زندگی رو برات ساختم

تو دستات تو دستای کی حلقه شد که من آخره قصمو باختم

شبم رو به روزم گره میزدم تا این زندگی رو برات ساختم

تو دستات تو دستای کی حلقه شد که من آخره قصمو باختم

دیگه فرصتی واسه برگشت نیست از این نقطه باید تمومش کنی

مگه میشه یادم بره زندگیم یه روزی با دست تو نابود شد

تو گرمای عشق تو میسوختم وجودم با آتیش تو دود شد