مریضم کردیا

شبا تا صبح بیدار

خواب به پلکام نمیاد

این الکل هر شب

بدنمو داره میگاد

دیگه مست نمیشم

مستی به کارم نمیاد

آرامش فقط یه لحظه میشه سهمم

همون لحظه ای که دل ازت میکنم

فراموشت میکنمو

خاطراتتو،به فاک ابدی پیوند میزنم

ولی من نمیخوام آرامشو،وقتی تو اُ ندارم

میزارم طوفان حمله کنه و بده به بادم

دفاعی ندارم

زنده به اینم کنارتو آروم بگیرم

هدف تویی

واسه توعه که حاضرم بمیرم

نمیخوام دست دست کنم آرزوهام بمیرن

تو اُ از دست نمیدم هر چی بشه،تو اُ نه

تو نه

مریضم کردیا

شبا تا صبح بیدار

خواب به پلکام نمیاد